ایدز، یک مشکل اجتماعی است

در عصر جدید  ایدز در بیشتر کشورهای دنیا به صورت یک مشکل اجتماعی مطرح شده است. جامعه شناسان  اعتقاد دارند  یک مساله اجتماعی مساله ای است  که بالقوه -یا بالفعل- بر اکثریت افراد جامعه اثر بگذارد . بنابراین راه حل درست  راه حلی است که کل مساله را پوشش دهد  و تمامی جمعیت مبتلا را در بر گیرد ، نه آنکه به بخش های خاصی از مساله توجه داشته باشند یا تنها به تعداد محدودی از مبتلایان کمک کنند.

در راستای یافتن راه حل برای مسائل اجتماعی، جامعه شناسان بر دو بعد «پیشگیری اجتماعی» و «درمان اجتماعی» تاکید دارند . در بعد پیشگیری، فرض بر این است که هنوز بیماری  ایدز در جامعه یی به وجود نیامده یا به وجود آمده اما گسترش چندانی نداشته است. در این صورت بهترین روش برای مبارزه آموزش می باشد. آموزش از منظر جامعه شناسی می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد. آموزش های رسمی وظیفه موسسات آموزشی است (مهد کودک ، مدرسه، دانشگاه و …) و آموزش غیر رسمی در محیط هایی مانند خانواده یا از طریق وسایل ارتباط جمعی انجام می گردد.

اولین نهادی  که به خوبی می تواند ایدز را به اعضای خود بشناساند خانواده است. پدرها و مادرها باید فرزندان خود را از ماهیت این بیماری و راه های انتقال و گسترش آن آگاه ساخته و در ضمن نحوه دوری کردن از شرایط و وضعیت هایی که موجب ابتلای شخص به ایدز می شود را به آنان آموزش دهند. همچنین به افرادی از خانواده که عازم سفر های خارجی  هستند باید خطر ایدز را یادآوری کنند.

مدرسه به مثابه یک موسسه یا نهاد رسمی که عهده دار آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان یک جامعه می باشد باید در برنامه های آموزشی خود اطلاعاتی را پیرامون ایدز قرار دهد .

هیچ اشکالی ندارد که درسی مشخص در مورد مسائل اجتماعی به طور کلی و مساله ایدز به طور جزی در سطح دبیرستان ها تدریس شود یا لااقل این موضوع را در لابه لای دروس بهداشت فردی و اجتماعی مطرح کنند و سطح آگاهی نوجوانان را درباره آن بالا ببرند.

ممکن است بیان شود که در جامعه یی مانند ایران که هنوز آموختن مطالبی در ارتباط با مسائل جنسی برای نوجوانان در سطح دبیرستان ها معمول نیست این چه پیشنهاد زودرسی است که عنوان می شود؟

در پاسخ باید گفت که از لحاظ روان شناختی باید افراد را در دوران نوجوانی نسبت به پاره یی موضوعات آگاه ساخت و نکات را در درون وجود آنها جای داد تا هنگام بزرگسالی با مشکل روبه رو نشوند، چرا که آموزش در سنین بالا به مراتب دشوارتر خواهد بود.

در پیشگیری از ایدز باید از وسایل ارتباط جمعی (تلویزیون، رادیو، مجلات ، سایتها و …) به عنوان ابزارهای آموزشی غیر رسمی در سطح بسیار وسیعی استفاده کرد.

چاپ مطالبی در راستای آموزش بیمار ایدز در روزنامه ها و مجلات و پخش برنامه هایی خاص در تلویزیون و رادیو و انتشار مطالبی در سایتها می تواند موضوع ایدز را حتی برای بی سوادترین افراد جامعه در دورترین نقاط نیز به خوبی تشریح کند.

در مقوله درمان، هر چند که تاکنون راهی برای درمان این بیماری پیدا نشده است، اما از نظر پیشگیری باید گفت که جامعه شناسی ابتدا بر آموزش افراد اجتماع تاکید می کند.

زمانی می توان یک بیمار را تحت کنترل قرار داد که قبلاً مورد پذیرش جامعه قرار گرفته باشد و مردم آن جامعه قبول کرده باشند که او بیمار است و احتیاج به مراقبت دارد در عین حال باید به افراد جامعه فهمانده شود یک فرد مبتلا به اچ ای  یک بیمار عادی است و یک (منحرف) نیست.

اگر افراد جامعه بتوانند این مطلب را بفهمند گامی در جهت بهبود بیمار برداشته خواهد شد.

اگر فرد مبتلا به اچ ای وی احساس کند که عیان شده و بیماری اش باعث تغییر رفتار مردم نسبت به او می شود بی شک سعی در کتمان بیماری خود خواهد کرد و این موضوع از لحاظ جامعه شناسی یکی از آسیب های اجتماعی محسوب می شود که معمولاً اختلالاتی در سطح جامعه به وجود می آورد. چه بسا که یک بیمار را بتوان به سادگی درمان کرد به شرط آنکه از انگ و تبعیض های اجتماعی در امان باشد و از ترس مردم سعی در مخفی کردن بیماری خود نکند.

تجربه نشان داده است که بیماری های پنهان مانده پس از مدتی به همه گیری های وسیع تبدیل می شود. ضمناً واکنش ناصحیح افراد نسبت به مبتلایان به اچ آی وی روحیه آنان را ضعیف می کند و زودتر از پای در می آورد. باید افراد جامعه با بیماران مبتلا به ایدز رفتاری عادی داشته باشند در بعضی مواقع ترحم بی جا اثر منفی بر بیمار خواهد گذاشت.

ایدز و اچ ای وی هم در سطح کشوری و هم از نظر جهانی یک مساله کاملاً اجتماعی محسوب می شود که مراقبت و درمان آن احتیاج به حرکت ها و همکاری های در سطح ملی و بین المللی دارد.

نباید چنین متصور  شد که فقط بخش بهداشت مسوولیت رفع خطر را به عهده دارد. ایدز و اچ ای وی از نظر جامعه شناسی یک پدیده چند بعدی است و باید طی یک حرکت جمعی به رفع مشکل پرداخته شود. از طرف دیگر چون ایدز یک مساله بین المللی نیز می باشد در مبارزه با آن مشارکت و همکاری همه کشورها ضروری است.

از نظر درون مرزی برای حل و پیشگیری این مسئله نیاز به همکاری سه بخش دولتی، خصوصی و خدمات خیریه و عالم المنفعه می باشد.

با توجه به اینکه بخش های دولتی چون مسوول حفظ سلامت جامعه هستند باید بیشترین مشارکت را داشته باشند و تمامی بیمارستان ها دانشگاه ها و سایر موسسات بهداشتی و درمانی وابسته به دولت بایستی امکانات علمی و مالی خود را در راه پیشگیری و درمان این بیماری متحد کنند و حتی همگام با سایر کشورهای جهان به کارهای پژوهشی و تحقیقی بپردازند.

از آنجا که ایدز و اچ ای وی گریبانگیر بخشهای  خصوصی نیز می شود، این بخش هم به سهم خود باید در حل این مشکل پزشکی – و در عین حال اجتماعی – سرمایه گذاری های مناسبی داشته باشد ؛ و چون به طور قطع بازدهی این سرمایه گذاری در کوتاه مدت میسر نیست نباید شانه از بار این مسوولیت خطیر خالی کنند. حتی اگر بخش خصوصی داوطلبانه به مشارکت در این امر مهم تن ندهد با اجبار و به حکم قانون در این مسیر اجتماعی قرار گیرد.